Demon Slayer فصل 2 قسمت 11 مهم نیست چند نفر زندگی می کنند (Entertainment District Arc): خلاصه اپیزود و آنچه شما باید بدانید
![Demon Slayer فصل 2 قسمت 11 مهم نیست چند نفر زندگی می کنند (Entertainment District Arc): خلاصه اپیزود و آنچه شما باید بدانید](/wp-content/uploads/games/1373/vr4x9xwoq6.jpg)
فهرست مطالب
Demon Slayer: فصل دوم دو قسمتی Kimetsu no Yaiba ادامه یافت. در اینجا خلاصه شما برای Demon Slayer قسمت 11 فصل 2، با نام "مهم نیست چند جان" است.
خلاصه قسمت قبلی
به نحوی، Gyutaro و Daki - پس از نبردهای شدید با دشمنان خود - سر بریده شدند. با تلاش ترکیبی اوزوی تنگن و تانجیرو و اینوسوکه و زنیتسو به ترتیب. با این حال، در طول حمله، تانجیرو یکی از داسهای گیوتارو را از فک خود گرفت، خونریزی کرد و تسلیم سم شد. درست قبل از پایان اپیزود، انفجاری مهیب منطقه را به لرزه درآورد زیرا Gyutaro توانست Blood Demon Art Rotating Circular Slashes: Flying Blood Sickles را ذخیره و منتشر کند که کل منطقه را ویران کرد و سرنوشت چهار قهرمان داستان را به یک راز تبدیل کرد.
"مهم نیست چند زندگی" – Demon Slayer قسمت 11 فصل 2 خلاصه داستان
![](/wp-content/uploads/games/1373/vr4x9xwoq6.jpg)
بازپخش سربریدنها در حالی نشان داده میشود که سرهای گیوتارو و داکی روبهروی یکدیگر فرود میآیند. اوزوی متوجه می شود که داسی های خونی پرنده از بدن بیرون می آیند و سعی می کند بدود و از تانجیرو محافظت کند، اما داسی ها کل منطقه را نابود می کنند. جعبه ابر مهآلود Tanjiro به هوا پرتاب میشود، اما Nezuko ظاهر میشود و Blood Demon Art: Exploding Blood را احضار میکند که به نظر میرسد با Sickles مقابله میکند. صفحه عنوان و عنوان قسمت پخش می شود.
دست های کوچک تانجیرو را بیدار می کنند و او چشمانش را باز می کند تا خواهرش را در او ببیند.فرقه Faith Paradise، پیروانش را می بلعد تا "از رنج آنها در امان بماند" در حالی که در درون او زندگی می کنند.
نه تنها در این قسمت آشکار شد که Doma کسی است که Gyutaro و Daki (Ume) را به شیاطین تبدیل کرده است، بلکه Doma نقش مهمی را در پس زمینه چندین Demon Slayers ایفا می کند، اگرچه اینها بعداً در انیمه فاش خواهند شد.
"انتخاب" توسط کیبوتسوجی به چه معناست؟
دوما گفت اگر دو خواهر و برادر توسط او (کیبوتسوجی) "انتخاب" شوند، آنها می توانند شیطان شوند. همانطور که در فصل اول با تعامل کیبوتسوجی در کوچه با سه اراذل نشان داده شد، او می تواند خون خود را به انسان تزریق کند. اگر آن انسان بتواند تمرکز قدرت را در خون شیطان کیبوتسوجی به دست آورد، به یک شیطان تبدیل میشود و از این رو «انتخاب» میشود. با این حال، اگر نتوانند در برابر خون مقاومت کنند، معمولاً به شکلی دیدنی می میرند.
از آنجایی که همه شیاطین خون کیبوتسوجی دارند، آنها عملاً به عنوان جذب کننده شیطان عمل می کنند، به این ترتیب Doma این دو را به شیاطین تبدیل کرد. همچنین اینگونه است که کیبوتسوجی می تواند هر دیو را پیدا کند، نفرینی بر آنها وارد کند و چرا اینقدر منحصر به فرد است که تامایو و یوشیرو توانستند این نفرین را بشکنند و از او طفره بروند در تمام این سال ها.
قلعه بی نهایت چیست. ?
قلعه بی نهایت پایه موزان کیبوتسوجی و دوازده کیزوکی است. اولین بار در انیمه ظاهر شد زمانی که او گروه پایین تر را احضار کرد و همه را به جز انمو کشت.منجر به قوس و فیلم Mugen Train شد. قلعه بی نهایت به عنوان قلعه بینهایت بعدی نیز شناخته می شود.
با توجه به علاقه او به رده های بالا به دلیل عدم تغییر در بیش از 100 سال، همانطور که اوبویاشیکی در قسمت بیان کرد، فقط آنها و کیبوتسوجی (و ناکیمه) از این موضوع مطلع هستند. وجود آن رده های پایین فقط به قلعه بی نهایت آورده شدند تا کیبوتسوجی بتواند آنها را بکشد.
The Infinity Castle همچنین بهعنوان محیطی برای قوس ماقبل آخر در کل مجموعه عمل خواهد کرد.
با آن، کل فصل دوم و Entertainment District Arc of Demon Slayer: Kimetsu no Yaiba کامل شده است. . قوس بعدی قوس دهکده شمشیر می باشد، جایی که تانجیرو باید پس از نابودی تیغه نیچیرین در طول نبرد با گیوتارو و داکی، به دنبال یک تیغه نیچیرین جدید باشد.
امیدواریم که این موضوع قسمت 11 فصل 2 Demon Slayer را برای شما آسان تر کرده باشد.
دیو کودک مانندی که از بالا به او نگاه می کند. ویرانی های اطرافش را می بیند. تانجیرو سعی میکند راه برود، اما پاهایش به هم میریزد، چرا که پس از مسموم شدن کاملاً زنده است. آنها صدای زنیتسو را می شنوند - در حالت هوشیار - از او درخواست کمک می کند. نزوکو برادرش را در یک قلک که هنوز به شکل کودکی خود است بلند می کند و به سمت زنیتسو می رود.![](/wp-content/uploads/games/1373/vr4x9xwoq6-1.jpg)
زنیتسو، با اشک و پوزه در همه جا، میگوید که از خواب بیدار شده و تمام بدنش درد میکند و احساس میکند پاهایش شکستهاند. او می گوید وضعیت اینوسوکه بدتر است زیرا صدای ضربان قلبش کمرنگ می شود. تانجیرو اینوسوکه را روی یک پشت بام پیدا میکند، اما بدنش از سمی که از سینهاش شروع میشود، بنفش میشود، جایی که او سوراخ شد. همانطور که تانجیرو در شگفت است که چگونه او را نجات دهد، نزوکو از هنر شیطان خونی خود برای دفع سم استفاده می کند، زیرا هنر او به طور منحصر به فردی به شیاطین و هر چیزی که منشا آنها باشد آسیب می رساند - مانند سم گیوتارو.
اوزویی با سه همسرش توسط او نشان داده شد - هیناتسورو، ماکیو و سوما – تعجب می کنم که چرا پادزهر کار نمی کند و گریه می کند که خواهد مرد. اوزویی میگوید چند کلمه آخر را دارد، اما سوما فقط به گریه کردن ادامه میدهد و ماکیو او را (با صدای بلند) به خاطر صحبت کردن بر سر اوزوی مسخره میکند. او با خود میگوید که حتی نمیتواند آخرین کلماتش را بیان کند زیرا زهر زبانش را سفت میکند.
سپس، نزوکو ظاهر میشود و این روند را با اوزوی با سوزاندن آن تکرار میکند.Poison with his Blood Demon Art: Exploding Blood. سوما بدون درک وضعیت به دنبال نزوکو می رود تا اینکه اوزوی به او می گوید که دست از کار بکشد زیرا سم دیگر در سیستم او نیست. همسرانش بر او می افتند و گریه می کنند و از زنده بودن او سپاسگزارند. تانجیرو به اوزویی می گوید که باید برود و مطمئن شود که شیاطین مرده اند.
![](/wp-content/uploads/games/1373/vr4x9xwoq6-2.jpg)
تانجیرو متوجه استخر بزرگی از خون شیطان می شود و نمونه ای را جمع آوری می کند. گربه تامایو ظاهر می شود و تحویل را از تانجیرو دریافت می کند، که شگفت زده شده است که او توانسته از یک رتبه بالای دوازده کیزوکی نمونه خون بگیرد. نزوکو که هنوز برادرش را حمل میکند، به او کمک میکند تا به بوی دو دیو برسد.
تانجیرو نزدیک میشود تا دو نفر شیطان خواهر و برادر را بشنود که با یکدیگر بحث میکنند بر سر اینکه چه کسی مقصر شکست آنهاست. داکی می گوید که گیوتارو کمکی نکرد، اما او می گوید که با هاشیرا می جنگید. آنها همچنان به بحث و جدل ادامه می دهند که به آرامی شروع به از هم پاشیدن می کنند. داکی فریاد می زند که برادرش زشت تر از آن است که از نظر خونی با او فامیل شود (علی رغم چشمان اشک آلود) و تنها لطف او قدرت اوست. گیوتارو، که آشکارا از این نظر متعجب شده بود، فریاد زد که او خیلی ضعیف است و بدون حمایت او می مرد، چیزی که آرزو می کرد هرگز نمی داد.
تانجیرو به نوعی می دوید و دهان گیوتارو را می پوشاند و می گوید گیوتارو دروغ می گوید و نمی گوید. این را باور نکن تانجیرو اضافه می کند که مردم با هم کنار نمی آیند، اما، « در تمام این دنیا، شما دو خواهر و برادر هیچ کس دیگری ندارید جزیکدیگر . او اضافه میکند که هیچ راهی وجود ندارد که آنها را ببخشند و از کسانی که کشتهاند دلخور شوند، اما نباید آنقدر به یکدیگر فحش بدهند.
داکی شروع به زاری میکند و به تانجیرو میگوید که برود. آنها به تنهایی او برای برادرش فریاد میزند که نمیخواهد بمیرد، اما ابتدا از هم میپاشد. گیوتارو فریاد می زند: " اومه! " نام انسانی او در حالی که ناگهان به یاد می آورد که نام خواهر کوچکش بود، نه داکی، " یک نام خدایی وحشتناک ."
یک فلاش بک از زمان انسانی آنها نشان داده می شود که در آن Gyutaro می گوید Ume نیز واقعاً خوب نبود زیرا او به دلیل بیماری که باعث مرگ مادر آنها شد نامگذاری شده است. آنها در ساحل رودخانه راشومون، پایینترین طبقه منطقه سرگرمی بزرگ شدند، جایی که کودکان بهعنوان دهان اضافی برای تغذیه در نظر گرفته میشوند. او گفت که مادرش چندین بار قبل از به دنیا آمدن و بعد از آن سعی کرد او را بکشد و او را چیزی جز یک بار نمی دید و صحنه ای از پایین گرفتن سر او و ضرب و شتم او نشان داده شد.
![](/wp-content/uploads/games/1373/vr4x9xwoq6-3.jpg)
او با بیان اینکه بدنش ضعیف و ضعیف بود، ادامه می دهد، اما به زندگی چسبیده بود. سنگها به سمت او پرتاب میشدند و همه نامهایی را که به خاطر قیافه و صدایش صدا میزدند، به یاد میآورد و کثیف به حساب میآمد. می گوید در جایی که زیبایی ارزش تو بود، او پایین ترین پست ها بود. او میگوید وقتی گرسنه بود با موشها و حشرات از داس اسباببازی استفاده میکرد که مشتری از خود جا گذاشته بود.به مار کشیده شده است).
او می گوید که پس از تولد اومه، غرور و شادی او همه چیز تغییر کرد. او میگوید که بزرگسالان حتی زمانی که او جوان بود، « از دیدن چهره زیبای تو میپیچیدند ». او متوجه شد که در جنگیدن مهارت دارد و یک وصول بدهی شد. همه از او می ترسیدند و زشتی او « مایه افتخار شد».
سپس، وقتی اومه 13 ساله بود، با سنجاق سر مشتری، سامورایی را به چشمش زد و او را کور کرد. او دست و پاهایش را بسته بود و سوزانده بود - در حالی که Gyutaro رفته بود. او برگشت تا جسد او را در یک گودال ببیند که هنوز سیگار می کشید. او سرفه کرد و او او را نگه داشت و خدایان را فریاد زد، بودا، " همه شما " که اگر اومه را برنگردانند آنها را خواهد کشت.
او سامورایی نابینا از پشت سرش را قطع کرد و با مهماندار به خاطر عادت هایش در جمع آوری بدهی، او را به قتل رساند. در حالی که سامورایی برای زدن ضربه تمامکننده برمیگردد، گیتارو بهطور فوقطبیعی بیرون میجهد و داس خود را به چشم مهماندار میچسباند و بلافاصله او را میکشد. سپس صورت سامورایی را از وسط میکند و در حالی که جسد زغالشده خواهرش را حمل میکرد دور میشود.
او در حالی که خواهرش را حمل میکرد روی زمین افتاد و در حالی که برف شروع به باریدن کرد، تسلیم زخم روی کمرش شد. ناگهان، (اسپویلر!) رتبه بالای دو از دوازده کیزوکی، دوما ظاهر می شود. او سر یک زن را در یک دست دارد و پایین تنه او را با بازویش حمل می کند و روی شانه اش قرار دارد.پای راست که یک تکه بزرگ از دست رفته بود (از دهانش خون می چکید). Doma به هر دوی آنها خون می دهد و می گوید اگر او شما را انتخاب کند، شیطان خواهید شد.
همچنین ببینید: چگونه Roblox Cond را پیدا کنیم: نکات و ترفندهایی برای یافتن بهترین کاندوها در Roblox![](/wp-content/uploads/games/1373/vr4x9xwoq6-4.jpg)
گیوتارو میگوید از شیطان شدن پشیمان نیست و مهم نیست که چند بار دوباره متولد شود، همیشه تبدیل به یک شیطان میشود. « من همیشه همان گیوتارویی خواهم بود که بدهیها را میگیرد و جمع میکند! » او میگوید اگر پشیمان بود، این بود که اومه میتوانست بسیار متفاوت از او باشد. او میگوید که اگر در خانه بهتری کار میکرد، میتوانست اوایرانی شود - یک اجباری سطح بالا و محترم. او میگوید که اگر از والدین عادی به دنیا میآمد، میتوانست یک دختر معمولی یا یک زن محترم در خانوادهای با کلاس بالا باشد. او خود را سرزنش می کند و می گوید که به او آموخته است که قبل از اینکه بتوان آن را از شما گرفت، بگیرد تا از دیگران جمع آوری کند. او میگوید تنها حسرتش Ume بود.
Gyutaro سپس در یک فضای سیاه و خالی نشان داده میشود و فکر میکند که آیا جهنم است یا خیر. او می شنود که اومه او را صدا می زند، و او را به شکل 13 ساله اش می بیند و می گوید که او اینجا را دوست ندارد و می خواهد برود. او بر سر او فریاد میزند که دیگر دنبالش نکند، و او میگوید منظورش از گفتههایش نبوده است. او عذرخواهی می کند و می گوید که فکر نمی کند او زشت است. او می گوید که از باختن آنها ناراحت بود و نمی خواست اعتراف کند که او دلیل آن بوده است. او برای اینکه همیشه او را پایین کشیده عذرخواهی می کند، اما او گفت که نهدیگر خواهرش
او میگوید که از این راه میرود (به سوی تاریکی)، اما او باید از راه دیگر (به سوی نور) برود. او به پشت او می پرد و فریاد می زند که هرگز او را ترک نمی کند، همانطور که به او می گوید گریه می کند. او میگوید مهم نیست چند بار دوباره به دنیا میآیند، او همیشه مانند خواهر او دوباره متولد میشود. او می گوید اگر او را تنها بگذارد هرگز او را نمی بخشد زیرا آنها همیشه با هم خواهند بود. او می پرسد که آیا قول آنها را فراموش کرده است یا خیر؟
او خاطره ای را به یاد می آورد که آنها در بیرون از برف دور هم نشسته بودند و فقط چند پوشش طبیعی برای محافظت از آنها داشتند. او در این زمان به Ume می گوید که آنها بهترین دو نفر هستند و کمی سرما یا گرسنگی برای آنها چیزی نیست. او به او قول می دهد که همیشه با هم خواهند بود و هرگز او را ترک نخواهد کرد. در این بین، او تصمیم می گیرد خواهرش را که هنوز گریه می کند با خود به داخل آتش جهنم ببرد.
![](/wp-content/uploads/games/1373/vr4x9xwoq6-5.jpg)
سپس، مار هاشیرا، اوبانای ایگورو ، تا حدی نشان داده می شود که به شکلی ماهرانه مسخره می کند. اوزوی برای داشتن چنین مشکلی با " پایین ترین رتبه های برتر ." او به اوزویی برای شکست دادن یک رتبه برتر، " شش یا نه " تبریک می گوید. او ستایش خود را ارائه کرد، اما اوزوی میگوید که ستایش او کاری برای او انجام نمیدهد. ایگورو می پرسد که چه مدت طول می کشد تا اوزوی پس از از دست دادن چشم چپ و دست چپ خود بهبود یابد، اما اوزوی می گوید که او بازنشسته می شود و استاد باید آن را بپذیرد، اما ایگورو می گوید که نمی تواندنتیجه را بپذیرید
ایگورو میگوید که تعداد زیادی از شیطانکشهای جوان قبل از رسیدن به تواناییهای خود میمیرند، و حتی کسی که « به اندازه شما بیالهامتر » بهتر از هیچکس است، بهویژه با وجود یک مکان Hashira که هنوز باز است. با مرگ Kyojuro Rengoku، شعله هاشیرا سابق. اوزویی می گوید که یک جوان با این پتانسیل وجود دارد و او همان کسی است که ایگورو از آن متنفر است: تانجیرو کامادو.
کلاغی نشان داده میشود که اخبار را به کاگایا اوبویاشیکی، مرجع «استاد» اوزوی میرساند. او در آخرین مراحل بیماری خود نشان داده شده است، با سرفه های خونی به اوزویی، تانجیرو، نزوکو، زنیتسو و اینوسوکه تبریک می گوید. اوبویاشیکی میگوید که چیزی برای 100 سال تغییر نکرده است، اما اکنون به لطف تلاشهای این پنج نفر (بهعلاوه سه همسر اوزوی!) تغییر کرده است. او به آمنه، همسرش، می گوید که سرنوشت در شرف تغییر است و به آن مرد خواهد رسید. او عهد می کند که موزان کیبوتسوجی را در طول این نسل شکست دهد، " تو، تنها عیب خانواده من! "
همچنین ببینید: نقشه Apeirophobia Roblox سطح 5آنها به آکازا، رتبه بالای سه از دوازده کیزوکی تغییر می کنند ، احضار شده به یک بعد متناوب با طبقاتی که کمی شبیه M.C. "پله ها" اثر اشر آکازا بیان می کند که این «قلعه بی نهایت»، خانه کیبوتسوجی است. او میگوید تنها دلیلی که میتوانست او را احضار کنند این است که یک درجه بالا توسط شیطانکشان شکست خورده بود. سپس، (ناکیمه!) نکیمه بیوا (ساز زهی) خود را که شیاطین را به قلعه بی نهایت احضار می کند، زد.
![](/wp-content/uploads/games/1373/vr4x9xwoq6-6.jpg)
بهجای تیتراژ پایانی سنتی، تم آغازین روی صحنهای از قاتلان شیطان که منطقه سرگرمی را ترک میکنند پخش میشود. اوزویی توسط همسرانش کمک میکرد، سپس میگفت که آنها باید به شیوهای پر زرق و برق به استقبال یک قهرمان برگردند! تانجیرو، اینوسوکه و زنیتسو همدیگر را در آغوش گرفتند و گریه کردند و شکرگزار بودند که زنده مانده اند. سپس، با پایان فصل، اعتبارات مربوط به Entertainment District اجرا میشود.
Nezko’s Blood Demon Art چیست؟
Nezuko's Blood Demon Art Exploding Blood است . او می تواند خون خود را (که می تواند به عنوان یک دیو احیا کند) تا زمانی که خارج از بدنش باشد مشتعل کند. آن خون فقط برای شیاطین و مخلوقات شیاطین مضر است .
منطقی است که او توانست اینوسوکه و اوزوی را با هنر شیطان خونی خود با هدف قرار دادن خون در قسمت بیرونی بدنشان شعله ور کند، که سپس ناخالصی ها را می سوزاند تا توسط شیاطین آسیب نبیند، از جمله سم.
اشکال استفاده از Blood Demon Art این است که استفاده بیش از حد و متوالی از آن باعث خواب آلودگی او می شود و باعث می شود که به حالت کودکی خود برگردد و خواب خود را بهبود بخشد زیرا او شیطان تنها است. نیازی به خون انسان ندارد .
Doma (اسپویل) کیست؟
دوما رتبه دوم بالای دوازده کیزوکی است . او یکی از قدیمی ترین شیاطین در میان رده های بالا است. او رهبری می کند