Attack on Titan Episode 87 The Dawn of Humanity: خلاصه قسمت و آنچه شما باید بدانید

 Attack on Titan Episode 87 The Dawn of Humanity: خلاصه قسمت و آنچه شما باید بدانید

Edward Alvarado

در اینجا همه چیزهایی است که باید در مورد قسمت 87 حمله به تایتان بدانید، قسمت دوازدهم و آخر نیمه دوم فصل آخر، "طلوع بشریت". برای سهولت درک مطالب، خلاصه ای جامع از قسمت 87 AOT نوشتیم.

خلاصه قسمت قبلی

جوخه ضد ارن به نبرد خود با جیگریست ها در بندر ادامه دادند. وقتی جیگریست ها شروع به کسب برتری کردند، دو اتفاق افتاد که جریان را تغییر داد. در ابتدا، فلوچ در حالی که یک Thunder Spear را به سمت کشتی Azumabito پرتاب کرد، توسط شخصی از هوا شلیک شد و باعث شد که در آب فرود آید. دوم، فالکو قدرت فک تایتان خود را برای اولین بار فعال کرد و تا حد حمله به Pieck به شدت ادامه داد. تئو ماگات او را از گردنش برید.

هنگامی که آنها پس از نبرد در کشتی فرار کردند، ماگات پشت سر ماند. کیث شادیس به او پیوست و تعدادی از جیگریست های باقی مانده را بیرون آورد. ماگات و شادیس وارد کشتی جنگی مارلیان شدند و خود را در اتاق تدارکات مهمات حبس کردند. ماگات باروت گذاشت و به شادیس گفت این شانس اوست که در آب بپرد. شادیس به سادگی پاسخ داد: " به هر حال من به دنبال جایی برای مردن بودم ." آن‌ها کشتی را منفجر می‌کنند - با بقیه جاگریست‌ها در کشتی - در حالی که رفقایشان با وحشت و غم تماشا می‌کردند.

همچنین ببینید: FIFA 23 Defenders: سریعترین مدافعان چپ (LB) برای ورود به حالت حرفه ای FIFA 23

"طلوع بشریت" - AOT قسمت 87 خلاصه

منبع تصویر: MAPPA Co., Ltd.

قسمت با شروع می شودفصل پایانی در سال 2023 پخش خواهد شد!

این فلاش بک ها چه زمانی اتفاق افتاد؟

منبع تصویر: شرکت MAPPA، آموزشی ویبولیتین

بیشتر فلاش بک ها - که تقریباً کل قسمت را به خود اختصاص دادند - در مدت کوتاهی رخ دادند پس از اینکه آرمین در حدود سال 851 و طی یک دوره سه ساله به تیتان عظیم الجثه تبدیل شد. به یاد داشته باشید که ارن از قدرت تایتان خود استفاده کرد تا اساساً یک کشتی مارلی را با شکستن کشتی مارلی از زیر اقیانوس و بلند کردن آن به سمت بالا ربوده است، به این ترتیب آنها با افرادی مانند Yelena، Onyankopon و دیگران آشنا شدند. یلنا در واقع ناخدای کشتی را کشت و گفت که آنها امیدوار بودند که در آنجا دستگیر شوند تا با ارن تماس بگیرند و نقشه زیک را اجرا کنند.

منبع تصویر: MAPPA Co., Ltd.

مارلی بیش از 30 کشتی جاسوسی را طی سه سال آینده فرستاد که همه آنها توسط ارن و آرمین نابود شدند. سپس در سال 854، ارن با ظاهر شدن به عنوان یک سرباز زخمی به مارلی نفوذ کرد. اندکی پس از آن، ویلی تایبور به شکل تیتان خود توسط ارن ترور شد، چکش جنگ کشته شد و توسط ارن جذب شد و حمله پارادیس به لیبریو آغاز شد.

در زمان واقعی با تیم ضد ارن چه اتفاقی می افتاد؟

گلوله‌هایی که به سمت تایتان‌های غول‌پیکر شلیک شدند، تأثیر کمی داشتند ( منبع تصویر: MAPPA Co., Ltd. ).

احتمالاً آنها در حال حرکت به سمت آماده سازی قایق پرنده برای نبرد نهایی بودند، اما هنوز از مرگ ماگات و شادیس به خود می پیچیدند، اگرچه بعید است.آنها از مرگ دومی خبر دارند. در حالی که برخی از رامبلینگ به خط ساحلی در سراسر دریا رسیده اند، به احتمال زیاد مارلی، به یاد داشته باشید که تیم ضد ارن نیز در تلاش است تا به مقصد خود برسد و قایق پرنده را آماده کند قبل از که رامبلینگ به آن منطقه برخورد کند.

در مانگا، بندری که قایق پرنده را آماده می کنند، صحنه یکی از خاطره انگیزترین لحظات در قسمت های آخر داستان است.

پایان "طاق نتیجه گیری" که در سال 2023 پخش می شود چه معنایی دارد؟

تصویر کلیدی که در پایان قسمت آشکار شد، Pieck به سختی در بالا قابل مشاهده است ( منبع تصویر: MAPPA Co., Ltd.

این مسابقه ای با زمان است زیرا جوخه ضد ارن نه تنها باید کشتی را آماده کند، بلکه باید ارن را به عنوان بنیانگذار قرار دهد و در نبرد نهایی شرکت کند. همانطور که در پایان این قسمت نشان داده شد، بیشتر ارتش جهان از بین رفته است، بنابراین سرنوشت جهان اساساً به هنگ، لوی، میکاسا، آرمین، ژان، کانی، راینر، آنی، فالکو، گابی و پیک می تواند ارن را متوقف کند.

این همه برای قسمت AOT 87 بود، و اگر بیشتر می‌خواهید، Attack on Titan را در Crunchyroll بگیرید.

میکاسا روی عرشه کشتی، به این فکر می‌کند که چگونه همه می‌گویند ارن تغییر کرده است. او می‌گوید شاید ارن تغییر نکرده باشد و این همان چیزی است که او همیشه بوده است، و او را به این فکر می‌کند که در بیشتر عمرش چه بخشی از ارن را دیده است. به‌جای مقدمه، گرافیک نمایش همان‌طور که دقیقاً به قسمت برش می‌خورد نشان داده می‌شود.

یک فلاش بک زمانی نشان داده می‌شود که کانی، ژان و ساشا روی عرشه کشتی بودند و از دنیای آن سوی دیوارها شگفت زده شدند. . ژان به کانی می‌گوید که درباره دیوارها آنقدر بلند صحبت نکند، اما ساشا با غرور هویت آنها را اعلام می‌کند تا ژان را ناراحت کند. هنگ در کنار لوی و آرمین نشان داده می شود که او می گوید تا نظرسنجی را شروع کند. همه آن‌ها لباس‌های مناسب لباس‌هایی را بر تن کرده‌اند که به نظر می‌رسد یک آستر لوکس همانطور که صفحه عنوان نمایش داده می‌شود.

صحنه‌های یک شهر بندری شلوغ به چهره‌های شوکه شده شش الدیان نشان داده می‌شود. اونیانکوپون با پوشیدن کت و شلوار آبی زیبا از آنها استقبال می کند. ماشینی در حال رانندگی است و کانی در شوک فریاد می زند و می پرسد که آیا حتی یک اسب بود یا نه! ساشا می‌گوید باید گاو باشد، در حالی که هانگ که سرخ شده بود، می‌گوید این یک ماشین است. او حتی به ماشین زنگ می زند! ژان به آرمین می‌گوید که طوری رفتار کند که انگار آنها را نمی‌شناسند و آن سه نفر هستند که دنبال ماشین می‌روند. لوی به Onyankopon می‌گوید که اگر آنها را متوقف نکند، ممکن است در واقع سعی کنند هویج را به ماشین بدهند. Onyanokopon می گوید که این اتفاق نمی افتد...فقط برای اینکه ببینیم آنها در حال خرید هویج هستند!

همچنین ببینید: MLB The Show 22: بهترین ساخت پارچ (سرعت)

میکاسا با ارن است که به سمت دیگری نگاه می کرد. آرمیننزدیک می‌شود و به ارن می‌گوید که آن‌ها را در « جهان بیرونی جمع آوری کند». ارن فقط با تعجب می گوید که اینجا آن طرف دریاست.

منبع تصویر: شرکت MAPPA، آموزشی ویبولیتین

ساشا در حال خرید بستنی با احترام، تقریباً شبیه به او یک ضریح مقدس در دست داشت. او مقداری را امتحان می کند، به سردی آن واکنش نشان می دهد، و سپس کانی مقداری را امتحان می کند. ناگهان، آن دو و ژان به همه می گویند که بستنی بخورند، زیرا فروشنده در اولین باری که بستنی را امتحان می کند می خندد. هانگ می‌گوید هیچ‌کس فکر نمی‌کند که آنها " شیاطین" آن جزیره هستند. "

منبع تصویر: MAPPA Co., Ltd.

میکاسا مخروط خود را به ارن می آورد تا امتحان کند. او اشاره می‌کند که فقط از « خاطرات پیرمرد » (گریشا) درباره بستنی می‌داند و ایلدی‌های داخل مناطق بازداشت‌شده به ندرت فرصتی برای خوردن بستنی داشتند. میکاسا، در زمان واقعی، سپس نقل می‌کند که آنها متوجه تغییرات ارن نشده‌اند، یا بهتر است بگوییم از توجه کردن خودداری کرده‌اند.

منبع تصویر: MAPPA Co., Ltd.

سپس لوی نشان داده می شود که جیب بری را در دست گرفته است که کیف ساشا را دزدیده است، در حالی که مارلیایی ها در اطراف شروع به سرزنش مهاجران برای جنایت می کنند. مارلیایی ها بحث می کنند که آیا او را به دریا بیندازند یا دست راستش را بشکنند. دیگری می گوید او را ببند تا همه ببینند. ساشا می‌گوید این خیلی دور است و او قبلاً کیفش را دارد، اما آنها او را اخراج می‌کنند. به او می گویند به عنوان تاجری که در آنجا امرار معاش می کنند، باید الگو قرار دهند.آنها می گویند که او حتی می تواند تابع یمیر باشد و هیچ کس نمی تواند بخوابد زیرا می دانست " این خون شیطان در اطراف کمین کرده است ."

منبع تصویر: MAPPA Co., Ltd.

ناگهان، لوی پسر را می گیرد و می گوید هیچکس او را جیب بر نمی خواند، فقط اینکه کیف پول او نبود. لوی می‌گوید که متعلق به " خواهر " کودک در ساشا است. هنگامی که بازرگانان آنها را در داستان صدا می کنند، لوی و دیگران با سرعتی دور از اوباش خشمگین حرکت می کنند، اوباشی که مایل به ارتکاب خشونت علیه یک کودک هستند. آنها فرار می کنند و در حالی که لوی به دنبال پسر می گردد، او را می بینند که با چشمانی اشکبار برایشان دست تکان می دهد...و کیسه ای سکه در دستش. لوی چک می کند تا ببیند کیف او در دست کودک است!

دیدار با کیومی آزومابیتو (منبع تصویر: شرکت MAPPA، آموزشی ویبولیتین).

آنها سپس با کیومی آزومابیتو ملاقات می کنند، که خلاصه ای از تاریخ امپراتوری الدیان و وضعیت فعلی اتباع یمیر در خارج از مناطق توقیف شده که به لطف پیشرفت در فناوری آزمایش خون کشف شده است را ارائه می دهد. او می‌گوید که این باعث می‌شود که برنامه جزیره پارادیس برای صلح بسیار بعید باشد، اما آرمین می‌گوید اگر آن‌ها این طرح را رها کنند، چاره‌ای جز اجرای طرح زیک نخواهند داشت. هانگ می‌گوید آن‌ها آنجا هستند تا جلوی این کار را بگیرند و انجمن بین‌المللی « انجمن برای حفاظت از سوژه‌های Ymir » را مشاهده خواهند کرد، که کیومی به آنها یادآوری می‌کند که هنوز هیچ ایده‌ای از اهداف گروه ندارند.

تصویرمنبع: MAPPA Co., Ltd.

ناگهان میکاسا متوجه می شود که ارن رفته است. ارن نشان داده می‌شود که شبانه بالای تپه ایستاده و پسری را که از قبل به طرف خانواده‌اش می‌دوید، تماشا می‌کند. میکاسا نزدیک می شود تا او را سرزنش کند زیرا او هدف دشمن است، سپس متوجه می شود که اشک از چشمان او پاک می شود. آن‌ها به پایین نگاه می‌کنند تا ببینند که کمپ بزرگ پناهندگانی که در آن مردم برای زنده ماندن پس از خراب شدن زندگی‌شان توسط جنگ جمع شده‌اند، چیست. ارن می‌گوید این افراد از آزادی‌های خود محروم می‌شوند.

یک میکاسا شوکه‌شده در واکنش به سؤالات ارن (منبع تصویر: MAPPA Co., Ltd.).

سپس رو به میکاسا می کند و از او می پرسد که چرا اینقدر به او اهمیت می دهد. او از او می پرسد که آیا به این دلیل است که وقتی آنها بچه بودند جان او را نجات داده است یا به این دلیل که آنها خانواده هستند. او به صراحت می پرسد، " من برای تو چیست؟ " او لکنت می گوید، سپس می گوید ارن خانواده است. آن‌ها روی می‌کنند تا پیرمردی خندان را ببینند که به آنها نوشیدنی‌های گرم ارائه می‌کند و با استفاده از زبان مادری‌اش به داخل خانه ملحق می‌شوند. بقیه بالاخره به آنها رسیدند، و همه آنها برای یک جشن به خانواده پیرمرد ملحق می شوند.

او مقداری ودکا (احتمالاً) به ارن می ریزد و ارن آن را یکبار پایین می آورد. بقیه، بعد از مثال ارن، نوشیدنی هایشان را کم می کنند. صحنه هایی از یک جشن شاد و مستی پخش می شود. وقتی الکل تمام می شود، کل اردوگاه به هم می پیوندند تا در دریای ظلمی که با آن روبرو بودند، یک جشن شاد بزرگ برگزار کنند. لوی، هانگ و اونیانکوپون در طول این مدت با بقیه اعضای گروه برخورد می کنندتا آخر شب، دیدن همه بیهوش و حتی یک نفر در پشت استفراغ!

منبع تصویر: MAPPA Co., Ltd.

آنها به جلسه مونتاژ رفتند، جایی که مردی برای افراد یمیر در سراسر جهان درخواست کمک می کند. او استدلال می کند که آنها با " ایدئولوژی مرگبار " امپراتوری الدیان مرتبط نیستند و نفرت آنها باید به جزیره پارادیس هدایت شود. او " شیاطین جزیره " را دشمن واقعی می نامد و تشویق شدیدی از سوی جمعیت دریافت می کند.

ارن ترک می‌کند (منبع تصویر: MAPPA Co., Ltd.) آخرین باری که آنها او را دیدند تا حمله به لیبریو که شاهد مرگ ویلی تایبور، تایتان چکش جنگی و ساشا بود که توسط گابی تیراندازی شد. او می‌گوید نامه‌ای که بعداً از او دریافت کردند، همه چیز را به برنامه زیک سپرده بود و دفعه بعد که در لیبریو ملاقات کردند، " خیلی دیر بود ." او نمی‌داند که آیا قرار بود همه چیز همیشه این‌طور باشد، اما نمی‌تواند فکر کند اگر آن روز با مشرف به کمپ پناهندگان پاسخ متفاوتی می‌داد، اوضاع فرق می‌کرد. منبع تصویر: MAPPA Co., Ltd.

بعد از گرافیک وسط قسمت، دیدگاه به Eren تغییر می کند، که متعجب است که همه چیز از کجا شروع شد، سپس می گوید که اینطور نیست موضوع. فلش صحنه ها در سراسر سریال همانطور که او می گوید تمام چیزی بود که او می خواست پخش می شود. صحنه ای پخش می شودجایی که یلنا با ارن و فلوچ برای گفتگو در مورد طرح اتانازی ملاقات کرد و گفت که زیک به او اعتماد نشان می دهد، بنابراین لطفاً به زیک اعتماد کنید.

منبع تصویر: MAPPA Co., Ltd.

ارن نشان داده می شود که به Floch می گوید که به نظر می رسد با این نقشه همراهی کند، سپس به تاریخا می گوید که ارتش قصد دارد او را به یک تایتان تبدیل کند. و زیک را به او بخوران. او می گوید تنها گزینه ها جنگیدن یا فرار کردن است. تاریخ به او می گوید که هر برنامه ای که امنیت جزیره و مردم آن را تضمین کند، او با آن نقشه همراهی خواهد کرد. او از او برای دفاع از " در آن زمان " تشکر می کند و می گوید که کافی است، اما او می گوید که برای او به اندازه کافی خوب نیست.

منبع تصویر : MAPPA Co., Ltd.

صحنه های بین بحث های او با Floch و Historia زمانی که او نقشه خود را برای از بین بردن بشریت و دشمنانش فاش می کند. تاریخ به او می گوید که اشتباه بزرگی مرتکب شده است و هرکسی که بیرون از دیوار است دشمن آنها نیست. او به او می گوید که بیشتر آنها مانند مادر ارن، کارلا خواهند بود که حتی بدون اینکه بدانند چرا خواهند مرد. ارن نگرانی خود را تأیید می‌کند، اما می‌گوید تنها راه برای شکستن چرخه انتقام ناشی از نفرت این است که « آن تاریخ را به همراه تمدنی که آن را ایجاد کرده کاملاً دفن کنیم ».

هستوریا از ارن التماس می کند که در مورد آن تجدید نظر کند (منبع تصویر: شرکت MAPPA، آموزشی ویبولیتین).

هستوریا می گوید اگر همه کارهایش را انجام ندهد قدرت متوقف کردن او، در این صورت او دیگر نمی تواند زندگی ای داشته باشد که به آن افتخار کند. اوبه او می‌گوید که اگر نتواند آن را تحمل کند، او فقط می‌تواند خاطرات او را با مؤسس دستکاری کند و او فقط باید ساکت بماند تا زمانی که برنامه محقق شود. او به او می‌گوید پس از اینکه در آن زمان او را نجات داد، « بدترین دختر دنیا شد ».

منبع تصویر: MAPPA Co., Ltd.

بعد، Eren در حال صحبت با Zeke نشان داده می شود در حالی که Eren در نقش یک بیمار در بیمارستان مارلی زیک به او می گوید که در حالی که تحقیقات نشان می دهد توانایی های آکرمن زمانی آشکار می شود که غرایز بقای آن ها تحریک می شود، او کاملا مطمئن است که چیزی به نام رفتار ریشه ای برای محافظت از "میزبان" خود برای آنها وجود ندارد - که برعکس آن چیزی است که ارن به میکاسا گفت و آرمین را به سمت آن سوق داد. فرض کنید ارن در مورد این واقعیت دروغ می گفت. زیک می‌گوید که میکاسا آنقدر ارن را دوست دارد که برای او گردن تایتان را می‌برد.

منبع تصویر: MAPPA Co., Ltd.

سپس ارن در حین نبرد در یک سنگر نشان داده می شود، سربازان کشته شده در اطراف به او. او در حالی که پای چپ خود را با یک چاقوی جنگی کوچک می‌برد، پارچه‌ای را در دهانش می‌گذارد تا آن را ببندد. سپس به او نشان داده می شود که قبل از سوراخ کردن یک مهمات با کالیبر بزرگ در کنار چشم خود نگه داشته است، اگرچه صفحه نمایش به جای نشان دادن سوراخ سیاه شد.

آینده ای که ارن آرزوی دیدن آن را دارد ( منبع تصویر: MAPPA Co., Ltd. ) .

در همه حال، او به زیک می‌گوید که حداکثر چهار سال از عمرش باقی مانده است (از آن زمان)، اما او همچنان می‌خواهد که همه زندگی طولانی و شادی داشته باشند.زندگی همانطور که می میرد صحنه‌ای در ذهن ارن پخش می‌شود، که بیشتر اعضای گروه اصلی را به‌عنوان بچه‌ای روی میز نشان می‌دهد که با خوشحالی با افرادی مانند هانگ، لوی، فرمانده اروین اسمیت و دیگران غذا می‌خورند.

منبع تصویر: شرکت MAPPA، آموزشی ویبولیتین

قسمت کنونی کاهش یافته است زیرا ناوگان دریایی جهان را با بزرگترین توپ موجود در امتداد اقیانوس، آماده برای نزدیک شدن به Rumbling. صدها، اگر نگوییم هزاران گلوله، هوا را پر می کند و در آب سقوط می کند و تایتان های عظیم الجثه ای را که زیر آن شنا می کنند، از هم می پاشند. با این حال، تعداد زیادی وجود داشت، و حتی با تمام آتش توپخانه، تایتان ها پیشروی کردند. همانطور که آنها شنا می کنند، بخار به معنای واقعی کلمه مردم را متلاشی می کند و کشتی ها مانند اسباب بازی به هوا پرتاب می شوند.

بخار مردم را متلاشی می کند ( منبع تصویر: MAPPA Co., Ltd. ).

تیتان ها از آب به عنوان آنها به ساحل نزدیک می شوند، برخی از آنها در اثر اصابت گلوله شفا می یابند. موج بعدی سربازان حملات خود را بدون نتیجه آغاز می کنند، سپس پست های خود را رها می کنند و برای فرار اقدام می کنند. آنها روی می‌کنند تا ارن را ببینند، در شکل بنیان‌گذارش، در حالی که فریاد می‌زنند که این اوست، « تیتان مهاجم! »

ارن، به‌عنوان فلاش بک از تایتان دینا فریتز که مادرش را می‌خورد. ، کارلا، در ذهنش بازی می کند، می گوید که او بشریت را نابود خواهد کرد و آنها را از جهان محو خواهد کرد تا زمانی که " هیچکدام از آنها باقی نماند! " اپیزود با گرافیکی که می گوید "طوس نتیجه گیری" به پایان می رسد.

Edward Alvarado

ادوارد آلوارادو یکی از علاقه مندان باتجربه بازی و ذهن درخشان پشت وبلاگ مشهور بازی های خارجی است. ادوارد با اشتیاق سیری ناپذیر چندین دهه به بازی های ویدیویی، زندگی خود را وقف کاوش در دنیای وسیع و همیشه در حال تکامل بازی کرده است.ادوارد که با یک کنترلر در دست بزرگ شد، درک تخصصی از ژانرهای مختلف بازی، از تیراندازی پر اکشن گرفته تا ماجراجویی های نقش آفرینی همهجانبه، به دست آورد. دانش و تخصص عمیق او در مقالات و بررسی های به خوبی تحقیق شده او می درخشد و بینش ها و نظرات ارزشمندی را در مورد آخرین روندهای بازی در اختیار خوانندگان قرار می دهد.مهارت های استثنایی نوشتن و رویکرد تحلیلی ادوارد به او اجازه می دهد تا مفاهیم پیچیده بازی را به شیوه ای واضح و مختصر منتقل کند. راهنماهای گیمر که ماهرانه ساخته شده اند، به همراهان ضروری بازیکنانی تبدیل شده اند که به دنبال فتح چالش برانگیزترین سطوح یا کشف رازهای گنجینه های پنهان هستند.ادوارد به عنوان یک گیمر متعهد با تعهدی تزلزل ناپذیر به خوانندگانش، از اینکه در این منحنی پیشتاز است، افتخار می کند. او به طور خستگی ناپذیر دنیای بازی را جست و جو می کند و انگشت خود را روی نبض اخبار صنعت نگه می دارد. بازی Outsider به یک منبع قابل اعتماد برای آخرین اخبار بازی تبدیل شده است، و اطمینان حاصل می کند که علاقه مندان همیشه با مهم ترین نسخه ها، به روز رسانی ها و جنجال ها به روز هستند.خارج از ماجراجویی های دیجیتالی خود، ادوارد از غوطه ور شدن در آن لذت می بردجامعه بازی پر جنب و جوش او به طور فعال با گیمرهای دیگر درگیر می شود، حس رفاقت را تقویت می کند و بحث های پر جنب و جوش را تشویق می کند. ادوارد از طریق وبلاگ خود قصد دارد گیمرها را از هر طبقه اجتماعی به یکدیگر متصل کند و فضایی فراگیر برای به اشتراک گذاشتن تجربیات، مشاوره و عشق متقابل به همه چیزهای بازی ایجاد کند.ادوارد آلوارادو با ترکیبی متقاعد کننده از تخصص، اشتیاق و تعهدی تزلزل ناپذیر به هنر خود، خود را به عنوان یک صدای محترم در صنعت بازی تثبیت کرده است. چه یک گیمر معمولی باشید که به دنبال بررسی های قابل اعتماد هستید یا یک بازیکن مشتاق که به دنبال دانش خودی است، بازی Outsider مقصد نهایی شما برای همه چیزهای بازی است که توسط ادوارد آلوارادوی روشنگر و با استعداد رهبری می شود.